انسان ها موتورهای عظیمی را روی سطح زمین ساختند تا خانه جدیدی پیدا کنند. اما راه رسیدن به کائنات خطرناک است. برای نجات زمین، جوانان یک بار دیگر باید پا به جلو بگذارند تا مسابقه ای را با زمان برای زندگی و مرگ آغاز کنند...
جوناس تیلور یک تیم تحقیقاتی را در اعماق اقیانوس رهبری می کند. زمانی که یک عملیات معدنکاری بدخواهانه ماموریت آنها را تهدید می کند و آنها را مجبور به نبردی پرمخاطره برای بقا می کند، سفر آنها به هرج و مرج تبدیل می شود...
در حین گذراندن تعطیلات در یک کابین دورافتاده، یک خانوادهٔ سهنفره ناگهان توسط چهار غریبه گروگان گرفته میشوند که از آنها میخواهند یکی از خود را برای جلوگیری از آخرالزمان قربانی کنند...
یک مأمور به نام اورسن فورچون (جیسون استاتهام) که توسط سازمان اتحاد اطلاعات جهانی بهنام «فایو آیز» استخدام میشود تا سلاحی مرگبار و جدید را که میتواند نظم جهانی را برهم بزند، پیدا و جلوی فروش آن را بگیرد. او برخلاف میل باطنیاش باید با یک متخصص فناوری پیشرفته از سازمان CIA برای این مأموریت جهانی که باید در آن به یک تجارت میلیاردی اسلحه نفوذ شود، همکاری کند...
هزار و پانصد سال پس از جنگ خدایان ، یانگ جیان، خدای ارلنگ، با کار به عنوان شکارچی امرار معاش می کند . یک روز به یانگ جیان دستور داده می شود تا مرد جوانی که برادرزاده خودش بود را شکار کند...
کاپیتان پیت "ماوریک"، خلبان آزمایشی، پس از سی سال خدمت، عمداً از ارتقای رتبه خود طفره رفته است. یک روز ماوریک فراخوانده میشود تا مسئولیت آموزش گروهی از فارغ التحصیلان تاپ گان را برای یک مأموریت تخصصی به دستور همکار دوست هوانورد نیروی دریایی و رقیب سابق خود دریاسالار تام "ایس من" کازانسکی، که فرمانده اقیانوس آرام ایالات متحده است، به عهده بگیرد...
گوان یو، ژنرال افسانه ای سه پادشاهی، سلاح جدیدی به نام " گواندائو هالبرد" اختراع می کند. گواندائوی خود او به نام "تیغه هلال اژدهای سبز" 48 کیلوگرم وزن داشت و تهدیدی مهلک برای هر دشمنی بود. در جریان حمله لو منگ به استان جینگ، گوان یو توانا توسط پان ژانگ از وو کشته شده و سلاح معروف او ربوده می شود...
به منظور مبارزه با بیابان زایی، انسان ها داروهایی ساخته اند که تولید مثل سریع سلول های گیاهی را تقویت می کنند، اما به طور تصادفی سیستم استرس گیاهان را آزاد کرده و احساسات گیاهی را بیدار می کنند ...
هو چون، یک کارآفرین جوان، به زندان فرستاده می شود. هو چون با اجرای فلسفه خود در دنیای تجارت مبنی بر اینکه پول می تواند هر مشکلی را حل کند، به بیگ رولر، کین تین، اسکار و هو چینگ مبلغ قابل توجهی پول برای کمک به او برای فرار از زندان پیشنهاد می کند...