هنگامی که حمله بیگانهها یک مهمانی مجردی را قطع میکند، دو دوست دوران کودکی دوباره بهعنوان دو تگ لیزری که زمانی قرار بود با هم مبارزه کنند، با هم متحد میشوند...
جاشوا باید از خواهر دوقلویش، اِما، محافظت کتد. اِما دارای قابلیت های ماورا الطبیعی است و دولت برای آزمایش وی در یکی از برنامه های مخفیانه اش به دنبال اوست...
فیلم داستانی را در آیندهای نزدیک روایت میکند، وقتی که به مجرمین فرصت داوطلبانه مشارکت در آزمایشهای پزشکی داده میشود به این امید که دوره محکومیتشان کوتاهتر شود. تمرکز داستان بر دو زندانی است که دارویی روی آنها آزمایش میشود که احساساتشان را تغییر و به اجبار در مقابل گذشته قرارشان میدهد...
مردی در سال 1969 در هیوستون داستان هایی از زندگی خود به عنوان یک پسر 10 ساله را روایت می کند و داستان هایی از نوستالژی را با روایتی خارق العاده از سفر به ماه می بافد...
کیتی میشل در مدرسه ی فیلمی که همیشه آرزوی رفتن به آن را داشته است پذیرفته شده. کل اعضای خانواده برای رساندن کیتی به مدرسه او را در مسیر همراهی می کنند اما اتفاقی غیر منتظره رخ داده و خانواده ی میشل اکنون باید با همکاری یکدیگر جهان را نجات دهند.
قبل از وقایع فیلم ارتش مردگان، در مراحل آغازین شیوع زامبی، اتفاق میافتد؛ که در آن «لودویگ دیتر» آلمانی استخدام میشود تا همراه با گروهی جنایتکار، یک سرقت فوق مخفی بزرگ را انجام دهند...
بیست سال پس از رویدادهای انقلابهای ماتریکس، نئو در ظاهر عادی تحت هویت اصلیاش به عنوان توماس اندرسون در سان فرانسیسکو زندگی میکند و یک روانشناس به او برای مقابله با چیزهای عجیب و غریب و غیرطبیعی که او گاهی اوقات میبینید قرصهای آبی تجویز میکند. او همچنین با زنی آشنا میشود که به نظر میرسد ترینیتی باشد، اما هیچکدام یکدیگر را نمیشناسند. با این حال، نسخهٔ جدیدی از مورفئوس قرص سرخ را به او پیشنهاد و ذهنش را دوباره به دنیای ماتریکس باز میکند، دنیایی که در سالهای پس از آلودگی اسمیت امنتر و خطرناکتر شدهاست؛ نئو به گروهی از شورشیان میپیوندد تا با یک دشمن جدید مبارزه کند...
در آغاز جهان، اترنالز یک نژاد بیگانه جاودان ایجاد شده توسط سلستیال بودند که برای محافظت از بشریت در برابر همتایان شیطانی خود یعنی Deviants به زمین فرستاده میشوند...
سال ۱۰۱۹۱ پس از میلاد، سیارهٔ آراکیس که به خاطر طبیعت بیابانی خود به «تلماسه» مشهور شده، به علت داشت مادهای ارزشمند به نام «اسپایس» در خاک خود که تنها به وسیلهٔ آن سفر ستارهای ممکن است برای سالهای طولانی مورد حمله و تجاوز خاندان «هارکنون» قرار گرفتهاست، اما ناگهان فرمانده آنها به علت نامعلومی به افراد خود دستور عقبنشینی میدهد...
داستان بارنی، یک دانش آموز راهنمایی بی دست و پا، و رون ربات جدیدش که به صورت دیجیتالی در حال راه رفتن، صحبت می کند . عملکرد نادرست رون آنها را به سفری برای یادگیری در مورد دوستی واقعی سوق می دهد...
بعد از اتفاقات انتقامجویان: عصر اولتران دولتهای جهان قانونی را وضع میکنند که طی آن فعالیتهای تمامی ابرقهرمانان کنترل میشوند و آنها بایستی برای دولت کار کنند. کاپیتان آمریکا و مرد آهنی که در مورد این قانون نظرات متفاوتی دارند، مقابل یکدیگر میایستند...