سرسی یه حرومزاده است بدون شک
نمی تونستم خودمو سانسور کنم عذرمیخوام
هرچی شخصیت تو جنگ نمرد تو این قسمت مرد
ولی درکل یکی از اشتباه ترین سیاست های شبکه اچ بی او تموم کردن گات تو این فصل و از اون اشتباه تر 6 قسمته کردن فصل اخر بود
دقیقا باهات موافقم تو چند صحنه مرده ها چند نفری می افتادند رو این شخصیت های اصلی ولی اخرش زنده بیرون میاند و یه موردی هم که اذیتم میکنه این خنثی بودن فرمانده های ارتش مرده ها بود نقس هویج و ملازم نایت کینگ رو داشتند تو کل جنگ فقط اومدند جلو دوربین رژه رفتند.
امیدوارم این گات پرست ها با توهین جواب ندند بخدا همه مون این سریال دوست داریم ولی یه جوری بعضیا رو داستان تعصب دارند که خود جرج مارتین نداره
حالا این انتقادات یا بهتره بگیم سوال های بی پاسخ هست که امیدوارم تو قسمت های بعدی به جوابش برسیم ولی در کل این قسمت به نظرم یکی از بهترین و پر استرس ترین قسمت های سریال بود اون از اولش که دوتراکی ها با سرو صدا رفتند تو دل تاریکی یهو ساکت شدند یا اون قسمت حمله ارتش مرده ها
یا اونجا که اژدها نایت کینگ اتیش زد ولی از دل اتش نایت کینگ زنده موند حس کردم یه لبخند ملیح اومد رو اون صورت بی احساسش که از صدتا فش بدتر بود جالب اینجاس نایت کینگ جان اسنو رو هیچ جای خودش حساب نمیکنه هر دفعه باهاش روبرو شده نوچه هاشو فرستاده جلو و اوج نا امیدی که تمام اونایی که مرده بودند دوباره زنده شدند
من به شخصه تو چند سکانس دعا میکردم که ارتش زنده ها ببره همش میگفتم یا حضرت عباس خودت کمکشون کن
اینکه نایت کینگ با خنجری مرد که اول سریال میخواستند برن باهاش بکشن و معلوم نشد که کی پشت این سوقصد هستش و اکثر ماجرا ها بعد از سوقصد شروع شد و خود برن این خنجر داد به اریا انگار از قبل میدونست چه سرنوشتی داره هم جالب بود
و اون چیزی که الان حالمو گرفته اینه که حرف سرسی درست در اومد که گفت بذار اینا باهم بجنگند باقی مونده شو ما میکشیم چقدر این عوضی مکاره
احتمال اینکه اریا سرسی روهم بکشه زیاد چشم سبز و چشم ابی و چشم قهوه ای
چند فصل نایت کینگ رو از اون سر دنیا با این همه لشکر و ادا و اصول اوردید وینترفل
که تو یه قسمت اریا مث فیلم هندی بکشتش
من اولش که دیدم لشکر مرده ها رو شوک شدم مث سیل بود لامصب
ولی خیلی بد تموم شد انگار مجبورند این سریال تمومش کنند
من این فیلم رو سه سال پیش دیدم اما امشب هم دیدم و با توجه به گذشت زمان دیدگاه ام نسبت بهش تغییر کرده و زوایای دیگه ای از فیلم هم دیدم
نمیخوام نقد کنم و زیادی بنویس تنها چیزی که میخواستم بگم اینه که این فیلم سه موضوع که انسان امروزی باهاش بشدت درگیره رو به نمایش گذاشت عشق تنهایی مدرنیته سه موضوعی که همه ما باهاش درگیر بوده ایم و یا درگیر خواهیم شد و زمانی که این سه مفهوم کنارهم قرار بگیرند واقعا نابود کننده میشند اینو با توجه به تجارب شخصی خودم میگم زمانی که انسان در قفس اهنی مدرنیته قرار میگیره و با روزمرگی های خودش سروکله میزنه و مدام حس تنهایی رو تجربه میکنه و نیازهایی داره که نمی تونه اونها رو ارضا کنه مثل نیاز عاطفی باعث میشه راه های مختلفی رو امتحان کنه تا این خلا هارو پر کنه و مدام ازمون و خطا میکنه تا به یه جایی برسه که دیگه نمیدونه چی میخواد و یه حس پوچی بهش دست میده که سرانجام نامشخصی داره که باید امیدوار بود سرانجامش تلخ نباشه و در کل امیدوارم کسایی که دچار این سردرگمی و بلاتکلیفی شده اند هرچه زودتر به ارامش برسند و راهی برای حل مشکلشون پیدا کنند
فیلمش واقعا عالی بود
اینجا کسی منتقد حرفه ای نیست و همه مخاطب های عامی هستیم که دوست داریم نظرمون رو راجب سریال بگیم اگه هم منتقدی باشه که سواد سینمایی داشته باشه اگه بیاد ایراد های فنی به فیلم بگیره خیلی ها بهش توهین میکنند و دلیلش هم تعصب و عدم سواد سینمایی هست و اینکه شما میگید هیچ منقدی نمیاد بگه اگه اینطور میشد بهتر بود باهاتون موافقم هیچ منتقدی اینو نمیگه اما اکثر منتقدا میگند چرا اینطور شد ؟ اگه چندتا نقد خونده باشید یا دیده باشید خیلی از منتقدان وقتی میخواند راجب فیلم نامه صحبت کنند راجب بستر داستان راجب دیالوگ ها هدف هایی که از بیان دیالوگ بوده صحبت می کنند و حتی کات ها که معنی دار هست یا نه و چرایی نوع دکوپاژ در سکانس ها که گاهی در فیلم نامه ذکر میشه رو زیر سوال می برند.
اینجا کسی منتقد حرفه ای نیست و همه مخاطب های عامی هستیم که دوست دارند نظرشون راجب سریال بگند اگه هم منتقدی باشه که سواد سینمایی داشته باشه اگه بیاد ایراد های فنی به فیلم بگیره خیلی ها بهش توهین میکنند و دلیلش هم تعصب و عدم سواد سینمایی هست و اینکه شما میگید هیچ منقدی نمیاد بگه اگه اینطور میشد بهتر بود باهاتون موافقم هیچ منتقدی اینو نمیگه اما اکثر منتقدا میگند چرا اینطور شد ؟ اگه چندتا نقد خونده باشید یا دیده باشید خیلی از منتقدان وقتی میخواند راجب فیلم نامه صحبت کنند راجب بستر داستان راجب دیالوگ ها هدف هایی که از بیان دیالوگ بوده صحبت می کنند و حتی کات ها که معنی دار هست یا نه و چرایی نوع دکوپاژ در سکانس ها که گاهی در فیلم نامه ذکر میشه رو زیر سوال می برند.
اینجا کسی منتقد حرفه ای نیست و همه مخاطب های عامی هستند که دوست دارند نظرشون راجب سریال بگند اگه هم منتقدی باشه که سواد سینمایی داشته باشه اگه بیاد ایراد های فنی به فیلم بگیره خیلی ها بهش توهین میکنند و دلیلش هم تعصب و عدم سواد سینمایی هست و اینکه شما میگید هیچ منقدی نمیاد بگه اگه اینطور میشد بهتر بود باهاتون موافقم هیچ منتقدی اینو نمیگه اما اکثر منتقدا میگند چرا اینطور شد ؟ اگه چندتا نقد خونده باشید یا دیده باشید خیلی از منتقدان وقتی میخواند راجب فیلم نامه صحبت کنند راجب بستر داستان راجب دیالوگ ها هدف هایی که از بیان دیالوگ بوده صحبت می کنند و حتی کات ها که معنی دار هست یا نه و چرایی نوع دکوپاژ در سکانس ها که گاهی در فیلم نامه ذکر میشه رو زیر سوال می برند.
سرسی یه حرومزاده است بدون شک
نمی تونستم خودمو سانسور کنم عذرمیخوام
هرچی شخصیت تو جنگ نمرد تو این قسمت مرد
ولی درکل یکی از اشتباه ترین سیاست های شبکه اچ بی او تموم کردن گات تو این فصل و از اون اشتباه تر 6 قسمته کردن فصل اخر بود
پس اون چشم سبزی که قراره بدست اریا کشته بشه دنریس نه سرسی
بنظرتون اریا دنریس میکشه؟
دقیقا باهات موافقم تو چند صحنه مرده ها چند نفری می افتادند رو این شخصیت های اصلی ولی اخرش زنده بیرون میاند و یه موردی هم که اذیتم میکنه این خنثی بودن فرمانده های ارتش مرده ها بود نقس هویج و ملازم نایت کینگ رو داشتند تو کل جنگ فقط اومدند جلو دوربین رژه رفتند.
امیدوارم این گات پرست ها با توهین جواب ندند بخدا همه مون این سریال دوست داریم ولی یه جوری بعضیا رو داستان تعصب دارند که خود جرج مارتین نداره
حالا این انتقادات یا بهتره بگیم سوال های بی پاسخ هست که امیدوارم تو قسمت های بعدی به جوابش برسیم ولی در کل این قسمت به نظرم یکی از بهترین و پر استرس ترین قسمت های سریال بود اون از اولش که دوتراکی ها با سرو صدا رفتند تو دل تاریکی یهو ساکت شدند یا اون قسمت حمله ارتش مرده ها
یا اونجا که اژدها نایت کینگ اتیش زد ولی از دل اتش نایت کینگ زنده موند حس کردم یه لبخند ملیح اومد رو اون صورت بی احساسش که از صدتا فش بدتر بود جالب اینجاس نایت کینگ جان اسنو رو هیچ جای خودش حساب نمیکنه هر دفعه باهاش روبرو شده نوچه هاشو فرستاده جلو و اوج نا امیدی که تمام اونایی که مرده بودند دوباره زنده شدند
من به شخصه تو چند سکانس دعا میکردم که ارتش زنده ها ببره همش میگفتم یا حضرت عباس خودت کمکشون کن
اینکه نایت کینگ با خنجری مرد که اول سریال میخواستند برن باهاش بکشن و معلوم نشد که کی پشت این سوقصد هستش و اکثر ماجرا ها بعد از سوقصد شروع شد و خود برن این خنجر داد به اریا انگار از قبل میدونست چه سرنوشتی داره هم جالب بود
و اون چیزی که الان حالمو گرفته اینه که حرف سرسی درست در اومد که گفت بذار اینا باهم بجنگند باقی مونده شو ما میکشیم چقدر این عوضی مکاره
احتمال اینکه اریا سرسی روهم بکشه زیاد چشم سبز و چشم ابی و چشم قهوه ای
چند فصل نایت کینگ رو از اون سر دنیا با این همه لشکر و ادا و اصول اوردید وینترفل
که تو یه قسمت اریا مث فیلم هندی بکشتش
من اولش که دیدم لشکر مرده ها رو شوک شدم مث سیل بود لامصب
ولی خیلی بد تموم شد انگار مجبورند این سریال تمومش کنند
نمیخوام نقد کنم و زیادی بنویس تنها چیزی که میخواستم بگم اینه که این فیلم سه موضوع که انسان امروزی باهاش بشدت درگیره رو به نمایش گذاشت عشق تنهایی مدرنیته سه موضوعی که همه ما باهاش درگیر بوده ایم و یا درگیر خواهیم شد و زمانی که این سه مفهوم کنارهم قرار بگیرند واقعا نابود کننده میشند اینو با توجه به تجارب شخصی خودم میگم زمانی که انسان در قفس اهنی مدرنیته قرار میگیره و با روزمرگی های خودش سروکله میزنه و مدام حس تنهایی رو تجربه میکنه و نیازهایی داره که نمی تونه اونها رو ارضا کنه مثل نیاز عاطفی باعث میشه راه های مختلفی رو امتحان کنه تا این خلا هارو پر کنه و مدام ازمون و خطا میکنه تا به یه جایی برسه که دیگه نمیدونه چی میخواد و یه حس پوچی بهش دست میده که سرانجام نامشخصی داره که باید امیدوار بود سرانجامش تلخ نباشه و در کل امیدوارم کسایی که دچار این سردرگمی و بلاتکلیفی شده اند هرچه زودتر به ارامش برسند و راهی برای حل مشکلشون پیدا کنند
فیلمش واقعا عالی بود