سال ۱۹۳۹٫ «کارلوس» (تیلوه)، پسر بچه ای ده ساله، فرزند یک قهرمان جنگی جمهوری خواه، به یتیم خانه ای در منطقه ای دورافتاده سپرده شده است. اما «کارلوس» در این جا احساس آرامش نمی کند. دلایل این موضوع، یکی وجود سرایدار بدجنس یتیم خانه (نوریگا) است و دیگری حضور شبح یکی از ساکنان قبلی یتیم خانه به نام «سانتی».…
فیلم از آخر به اول می آید. ماجرای فیلم حول شبی در پاریس رخ می دهد، که زنی بنام «آلکس» (مونیکا بلوچی) در زیرگذر توسط یک غریبه مورد تجاوز قرار می گیرد و …...
زمین را گروهی از موجودات سیاره دیگر به منظور بهره برداری تسخیر کرده اند، ولی دیدن آن ها غیر ممکن است مگر آنکه از طریق عینک های خاصی این امر صورت گیرد و این بین…
یک دانش آموزی دبیرستانی که بعد از بهم رختن ذهنش دست به کارهایی چون …..
دو برادر دوقلو که از لحاظ ظاهر بسیار به هم شباهت دارن هر دو یک شغل رو هم دارن. هردو دکتر متخصص زنان هستند. یکی از برادرها خجالتی و اون یکی زرنگه. مدتها برادر زرنگ با زنهای مختلف رابطه برقرار میکنه و وقتی ازشون خسته میشه بدون اینکه چیزی بگه د..خ..ت..ر رو میذاره واسه برادر خجالتیش و میره سراغ یه د..خ..ت..ر دیگه تا اینکه یک بازیگر زن وارد کلینکشون میشه و اینبار برادر خجالتی قبل از برادرش عاشق این زن میشه اینجوری زندگی روتینشون دچار مشکل میشه ........
«پروفسور هنري هيگينز» (هريسن) با رفيق زبان شناسش، «سرهنگ پيکرينگ» (هايد-وايت) شرط مي بندد که مي تواند دختر گل فروش و عامي لندني، «اليزا دوليتل» (هپبرن)، را به خانمي متشخص بدل سازد که فصيح و بليغ حرف بزند...
این فیلم داستان “جی” ۱۹ ساله میباشد که باید در این سن و سال به فکر خوش گذرانی و تفریحات مخصوص به این سن و سال باشد اما پس از یک اتفاق وحشتناک اکنون او با فکر و خیالات عجیب و غریبی دست و پنجره نرم میکند, او توسط نیرویی ناشناخته در حال دنبال شدن است و ...
داستان درباره ی یک قانون شکنی است که از زندان فرار میکند و از تپه های تگزاس عبور میکنه تنها برای دیدن همسرش و دختر بچه اش که هرگز او را ندیده است…
این فیلم در مورد تبهکاران ایتالیایی است و شامل داستان پنج شخص متفاوت می شود که هرکدام به گونه ای در تلاشند با گروه مافیایی «کامورا» ارتباط برقرار کنند...
«رابين هود» و «جان کوچولو» از سوي حکومت فاسد «پرنس جان»، ياغي شناخته مي شوند. «سر هيس»، ملازم «پرنس جان» با هيپنوتيسم، «شاه ريچارد» را روانه ي جنگ هاي صليبي کرده است. در جنگل شروود، «رابين» و «جان کوچولو» ماليات هايي را که به زور گرفته شده پس مي گيرند و پول ها را ميان مردم فقير شهر پخش مي کند...