داستان فیلم از جایی شروع میشود که بشریت دوران تازهای را برای کلونیسازی بر روی سیارهی مریخ شروع میکند. در زمان شروع فیلم شانزده سال از به دنیا آمدن اولین انسان بر روی سیارهی سرخ گذشته است. گاردنر الیوت از طریق ارتباط آنلاین با فردی بر روی زمین که در کولورادو ساکن است آشنا میشود. او بالاخره فرصت پیدا میکند تا با سفر به زمین مناظر و شگفتیهای یک دنیای بیگانه را تجربه کند و در این بین سعی میکند تا از هویت مرموز پدرش هم اطلاع پیدا کند...
زمانی که "کالوم لینچ" (مایکل فاسبندر) خاطرات جد خود "آگولار" را مرور می کند و متوجه مهارت های یک استاد قاتل می شود، در می یابد که خود او نیز یکی از نوادگان حزب مخفی "آدمکش ها" می باشد...
یک پدر به منظور اینکه فرزندانش از دنیای ماشینی خودشان خارج شده و معنای واقعی زندگی را درک کنند، سفری را به همراه آنان به جنگل های شمال آمریکا آغاز می کند و...
این فیلم به داستان زندگی استیو جابز فقید که عشق، شور و نبوغ او نیروی محرکه عصر دیجیتال بوده است، می پردازد؛ استیو جابز در زمان حیات خود دارای نقش های کلیدی در حوزه علم و فناوری بوده از جمله موسس، مدیر عامل و رییس هیئت مدیره شرکت اپل، مدیر عامل شرکت پیکسار، موسس و مدیرعامل شرکت نکست...
در این فیلم ما با یک هوش مصنوعی روبرو میشویم که توسط یک دانشمند اختراع شده است اما در این میان یک اتفاق شگفت انگیر رخ می دهد, اینکه این هوش مصنوعی دارای احساس میشود یا بهتر است بگوییم عاشق میشود و …
سرنوشت دو زن کاملا متفاوت را سر راه هم قرار داده و به هم می رساند و اتفاقاتی برای آن ها رخ می دهد که باعث می شود دید قبلی شان نسبت به مفهوم عشق به کلی تغییر کند...
فیلم با موفقیت استدلال می کند که مردی در تگزاس به اشتباه توسط سیستم قضایی فاسد متهم شده است...
داستان فیلم دربارهی «آلن تارنینگ» ریاضیدان انگلیسی است که در جریان جنگ جهانی با کمک دیگر ریاضیدانان سعی در شکستن کد انگیما دارد...
در سال ۱۸۹۹ در پاریس شاعر فقیر و جوان اسکاتلندی به اسم «کریستین» (اوان مک گرگور) زندگی می کند. او پس از مدتی به یک کلوب پنهانی به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتی» که فعالیتهای زیر زمینی در زمینه هایی چون مواد مخدر دارند می پیوندد. او ناگهان خودش را گرفتار یک رابطه عاشقانه حزن انگیز و آتشین با گرانترین ستاره گروه (نیکول کیدمن) که مشهورترین فاحشه شهر نیز می باشد می بیند …
در جنگ جهانی دوم خانواده ی سِیتا و خواهر سه سالهاش ستسوکو در کوبه ساکن هستند. پدر افسر نیروی دریایی است و مادر ناراحتی قلبی دارد. در یکی از بمبارانها، مادر پیش از بچه ها به پناهگاه می رسد و طی بمباران پناهگاه، بشدت میسوزد و می میرد. حالا، نگهداری ستسوکو به عهده ی سیتا است. آنها نزد یکی از اقوام دور خود میروند، ولی زن خانه ، پس از مدتی با سنگدلی با آنها رفتار میکند و دو بچه تصمیم میگیرند…