سال 1830. در نمايش دكتر كاليگارى (كراوس)، خوابگردى به نام سزار (فايت) پيشگويى مىكند. از جمله در شبى كه آلن (تواردوسكى)، فرانسيس (فهئر) و جين (داگوفر) (دو دانشجو و دخترى كه هر دو دست میدارند) به ديدن نمايش آمدهاند، طالع آلن را مىبيند و پيشبينى مىكند كه او خيلى زود خواهد مرد...
«تد استرایکر» که هنوز به دنبال تنها عشق زندگی اش، «الین» است به دنبال او به یک سفر هوایی تن می دهد. الین به عنوان مهماندار در هواپیما کار می کند و از طرفی دیگر نمی خواهد با تد رابطه ای داشته باشد. اما وقتی همه خدمه هواپیما با غذای مسموم بیمار می شوند، همه امید ها به تد است که سابقا خلبان بوده، اما از پرواز می ترسد…