سریال Halo به ماجرای درگیری حماسی بین بشریت و یک تهدید بیگانه با نام Covenant در قرن ۲۶ میپردازد
عروسک چاکی سر از یک حراجی در حومه شهر در میآورد، یک شهر آمریکایی ایدئالستیک، که به علت چند قتل وحشتناک درگیر بحران شده است، ریاکاریها و رازهای شهر را برملا میکند
«میرای کاکِهاشی» جوان، بعد از وفات والدینش در کنار یکی از خویشاوندانی که رفتار نامناسبی با او دارند زندگی میکند. از آن موقع افسرده شده بود و در شب فارغ التحصیلیش از مدرسه اقدام به خودکشی میکند، اما ناگهان توسط دختری با بالهای سفید نجات پیدا میکند. دخترک خود را به عنوان فرشتهای معرفی میکند که میخواهد شادی را به زندگی او، از طریق اهدای قدرتی عظیم و انتخاب به عنوان یکی از جانشینان خدا اعطا کند. و برای رسیدن به آن منصب باید ۱۲ کاندید را در ۹۹۹ روز شکست دهد.
هازیران برای شغلی که زمان زیادیه خواستارشه با رئیسش ملاقات میکنه. رئیسش هم شرط میذاره که برای گرفتن ترفیع باید مرد بداخلاقی که در جزیره زندگی میکنه و زمینشو نمیفروشه رو راضی کنه و ازش آتو بگیره. هازیران وقتی به جزیره و به اون زمین میره با پویراز آشنا میشه و پویراز هم که فکر میکنه اون توریسته از کارخانه بیرون میندازتش و از همون اول با هم لج میکنند. هازیران اطلاعاتی که رئیسش میخواسته رو پیدا میکنه و وقتی میخواد برگرده استانبول به صورت ناگهانی با خاله اش که سالها ندیدتش روبرو میشه و از کشتی جا میمونه و مجبور میشه تو جزیره بمونه و بدون اینکه متوجه بشه خودشو در حال شرکت کردن در مسابقه رقص همراه پویراز میبینه و میفهمه که رئیسش در مورد پویراز بهش اشتباه گفته و ناخواسته به پویراز ضرر رسونده. هازیران که قصد داره اشتباهشو جبران کنه میره پیش پویراز و بهش پیشنهادی میده…
سریال سایه و استخوان ، در جهانی روایت میشود که به دو نیم تقسیم شده و دو کشور در آن وجود دارد؛ از طرفی تاریکی مطلق فرمانروای تمامی مناطق آن است و در این جهان و پشت جانپناه انسانی، موجودات شیطانی از شکار انسانها لذت میبرند و جشن میگیرند؛ در ادامه یک سرباز، نیرویی جادویی را کشف میکند که این نیرو قادر است دو کشور را با هم متحد کند، اما مشکلات فراوانی پیش روی دارد و باید با نیروهای دشمن بجنگد و جنگهای زیادی را از سر بگذراند تا در نهایت در زمان درست بتواند از نیروی جادویی خود بهترین استفاده را ببرد…
سمت چپم داستان عشق سرّا، دختر جوانی که در اوج جوانی مجبور شده روی پاهای خودش بایسته و مسئولیت مراقبت از مادرش رو به دوش بکشه و سلیم، ولیعهد خانواده ی اشرافی کوتلوسای را به نمایش خواهد کشید. سرّا یک دانشجوی بسیار موفقه که از دانشگاهی که متعلق به خانواده ی سلیمه بورس گرفته و با جدیت تمام تحصیل میکند و در نقطه ی مقابل سلیم از روی مجبوریت به ادامه ی تحصیل ادامه میدهد…
ناره(Neslihan Atagul) دختر سفیر هستش و سنجر(Engin Akyürek) پسر کشاورزیه که از بچگی عاشق همدیگه میشن ولی برادر ناتنی ناره که پدرش ازبچگی بزرگش کرده بود بهش تجاوز میکنه و ناره نمیتونه اینو به سنجر بگه چون میدونه قاتل میشه، روز ازدواجشون سنجر فکر میکنه ناره بهش خیانت کرده و اونو بیرون میکنه و ناره خودکشی میکنه و مثل پرنده ای از روی پرتگاه پرت میشه ولی...
هشت نفر از بزرگسالان" جوان"، که به صورت آنلاین با هم ملاقات می کنند، از یک رمان گرافیکی فرقه ای زیرزمینی می سازند، که نه تنها آنها را به عنوان هدف یک سازمان دولتی عمیق و سایه دار می کند، بلکه وظیفه خطرناک نجات جهان را نیز به دوش می کشند.
در یک سیاره اسرار آمیز ربات های اندروید مامور بزرگ کردن فرزندان انسان ها میشوند .
ادا ییلدیز که چاره ای جز ادامه ی تحصیل نداره و با وجود تمام مشکلات مادی به تحصیلاتش ادامه میده، از طرف یک شرکت بزرگ بورس ادامه تحصیل در خارج از کشور دریافت میکنه و با ذوق و شوق فراوانی تحصیلش در خارج رو شروع میکنه ولی بورس تحصیلی از طرف شرکت قطع میشه. بعدها ادا متوجه میشه که کسی که بورس رو قطع کرده سرکان بولات، مدیرعامل شرکته و با عصبانیت میره که ازش حساب پس بگیره. در مقابل سرکان بولات پیشنهاد خیلی جالبی به ادا میده…