دو دانشآموز دبیرستانی، دریا و اِلنور، زندگیشان به هم گره میخورد و توسط دبیرستانشان طرد میشوند. پس از فاش شدن یک ویدیوی برهنه از "دریا" که در ابتدا آنرا فقط برای دوستش مکس در نظر گرفته بود، دریا احساس شرمندگی می کند. النور زمانی که شایعه ای در مورد نگه داشتن کاریسا و تلاش برای بوسیدن او شروع می شود، تبدیل به یک رانده شده از آنجا می شود. دریا و النور با هم دوست می شوند و توافق می کنند که به دنبال قلدرهای یکدیگر بروند...
تمام دنیا به تسخیر مردگان متحرک در آمده و آخرین انسانهای بازمانده در یک شهر حصارکشی شده، زندگی می کنند. اما این شهر دیگر امنیت سابق خود را ندارد، زیرا نیروهای شورشی قصد دارند رهبر این شهر را سرنگون سازند، و از طرف دیگر زامبیها رفته رفته به موجودات باهوشتری تبدیل شده اند و نگه داشتن آنها پشت حصارها کار سادهای نیست
زمانی که یک کرمچاله (که از نظر تئوری میتوان از طریق آنها در زمان سفر کرد) کشف میشود، دانشمندان در صدد این بر میآیند که با سفر از طریق آن از محدودیتهای سفر انسان در فضا رهایی یابند. در میان مسافران، کوپر (مککانهی) مهندسی است که باید میان دو فرزندش و سفر برای نجات بشریت یکی را برگزیند…
داستان این پس از پخش شدن گازی سرما ساز در سطح کره زمین می باشد که با یخ بندان زمین تقریبا تمام زندگی های جاندارن کره ی زمین را نابود کرده است و حالا نجات یافتگان در قطاری بنام Snowpiercer درحال سفر می باشند که آن نیز طبقه بندی شده است . در این فیلم مشاهده می کنیم که افراد ساکن در طبقه پایین قطار تصمیم می گیرند تا در مقابل افراد پولدار و مرفح طبقه ی دیگر قطار شورش کنند و ...