یک مرد زخمی توسط یک ماهیگیر از آب گرفته میشود. او که حافظهاش را از دست داده، از مامورینی که قصد جانش را دارند می گریزد و سعی دارد خاطراتش را به یاد آورد.
این فیلم که آخرین ساخته سیلوستر استالونه داستان اون به این گونه است که جان رمبو پس از گذشت سال ها و روزهای زیادی که ازجنگ ویتنام سپری شده به میان جنگل های کوهستانی در تایلند شمالی رفته اما جنگ های 60 ساله قبیله ای بین برمیه ها و کارن ها در مرز میانمار مشکلات زیادی رو برای اون ایجاد می کنه. سربازان سازمان ملل برای کمک به افرادی که آسیب دیدند تصمیم می گیرند که به این منطقه بیاند اما مشکلات زیادی برای اونا به وجود میاد .
یک جاسوس بازنشسته تمام مهارتهایش را به کار می گیرد تا بتواند دختر ربوده شدهاش را که به زور وارد تجارت برده شده، نجات دهد.
«ناخدا باربوسا» (راش) کشتي «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مرواريد سياه» را در اختيار مي گيرد و بعدا به شهر پورت رويال حمله مي برد و «اليزابت سوان» (نايتلي) دختر فرماندار (پرايس) را مي ربايد. «ويل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکي «اليزابت» با «جک» متحد مي شود تا «اليزابت» را نجات دهند و «مرواريد سياه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفريني باعث شده «باربوسا» و خدمه اش براي هميشه در پرتو هر نور مهتابي به اسکلت هايي زنده تغيير شکل يابند...
«چن چن» به دنبال مرگ مرموز استادش به چین باز می گردد. در آنجا او با ژاپنی های نژاد پرستی مواجه میشود، و بر خلاف دوستانش در مقابل ظلم آنها ساکت نمی ماند و با بهره گیری از تخصصش در هنرهای رزمی، در مورد مرگ استادش تحقیق می کند.
اژدها وارد می شود, عنوان فیلمی رزمی به کارگردانی رابرت کلاوز و با درخشش بروس لی می باشد که در سال 1973 میلادی اکران عمومی شد و از آن به عنوان برترین فیلم مبارزه ای یاد میشود. در این فیلم، لی (با بازی بروس لی) در جریان یک ماموریت و مبارزه با باند بزرگ مواد مخدر، به طور اتفاقی با عامل قتل خواهر خود رو به رو میشود...
انیماتریکس، حاصل همکاری سه ساله بین برادران واچوفسکی (خالقین فیلم ماتریکس) و هنرمندان انیمیشن ژاپنی، کره ای و امریکایی می باشد. انیماتریکس در واقع مجموعه ۹ فیلم کوتاه می باشد که به شیوه انیمیشن ساخته شده اند و همه آنها، ارتباط تنگاتنگی با دنیای ماتریکس دارند...
غریبه ای در شهر است و سوالانی به ذهنش می رسد که تابحال به ذهن کسی نرسیده است. در نهایت پاسخ این سوال ها او را راهی یک سفر شاد، مهیج و عاشقانه می کند…
اواخر قرن سیزدهم. «ادوارد اول» (مک گوهان)، شاه انگلستان نسبت به سرزمین اسکاتلند ادعای مالکیت دارد. «ویلیام والاس» (گیبسن) که نسبت به زادگاهش تعصب نشان می دهد، پس از این که سربازان انگلیسی همسر تازه عروسش را به قتل می رسانند، برای خون خواهی و نیز آزادی اسکاتلند به مبارزه برمی خیزد...
در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی گمنام (ریف فاینز) دچار حادثه میشود و در شمال آفریقا سقوط میکند. او که به سبب زخمهای هولناک و شوک روانی نام خود و گذشتهاش را به یاد نمیآورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده میشود. در آنجا پرستاری به نام هانا (ژولیت بینوش) با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت میکند...