یک زن جوان در زمانی که دنیا به پایان خود رسیده و خانواده اش و اکثر انسان ها بر اثر بیماری مرده اند به مسافری تنها برمیخورد که به او وعده زندگی بهتر در جایی دیگر میدهد حال این زن باید تصمیم بگیرد که خطر اعتماد را بپذیرد و به همراه او برود....
فیلمی که بر اساس بازی کلاسیک دههی 1980 ساخته شده و در آن کَپیها و هیولاها دست به تخریب چند شهر میزنند...
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی می کند، زیرا پدر و مادرش سال ها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری می یابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
سی سال پس از شکست امپراتوری، کهکشان از سوی "کایلو رن" پلید و گروه "محفل یکم" با تهدید جدیدی روبرو شده است ...
پليسي جوان به نام «بيلي کاستيگان» (دي کاپريو) مأموريت مي يابد تا در محفل خلافکاري تنگ و به شدت مراقبت شده ي «فرانک کاستلو» (نيکلسن) نفوذ کند. از طرف ديگر، «کالين سالي ون» (ديمن) به مأموريت از طرف «کاستلو» موفق مي شود در دستگاه پليس نفوذ کند...
داستان این پس از پخش شدن گازی سرما ساز در سطح کره زمین می باشد که با یخ بندان زمین تقریبا تمام زندگی های جاندارن کره ی زمین را نابود کرده است و حالا نجات یافتگان در قطاری بنام Snowpiercer درحال سفر می باشند که آن نیز طبقه بندی شده است . در این فیلم مشاهده می کنیم که افراد ساکن در طبقه پایین قطار تصمیم می گیرند تا در مقابل افراد پولدار و مرفح طبقه ی دیگر قطار شورش کنند و ...