داستان شخصیت امبر (آتش) را معرفی میکند؛ یک زنی جوان، سرسخت، تندخو و آتشین که دوستی او با مردی بامزه، شیطون و آسانگیر به نام وید (آب) و باورهای او درباره دنیایی که در آن زندگی میکند او را به چالش میکشد...
لوپین سوم با خواهران کیسوگی به رقابت میپردازد تا یک مجموعه سه تکه نقاشی را که یکبار متعلق به پدرشان بوده و کلید یک راز بیپاسخ است را دزدیده و برای خود به دست آورد...
جان ویک این بار از سرانی که به او خیانت کردهاند و خواهان مرگ قطعی وی میباشند به شدت عصبانی است و قصد دارد با کمک دوست خود که زخم بدی را در طول جنگ قبلی خوردهاست با افرادی که کشتن او تنها هدفشان است مقابله کند و انتقام خودش را به سرانجام برساند...
این فیلم کارا رابینسون را دنبال می کند که از یک آدم ربایی جان سالم به در می برد و در نهایت یک قاتل زنجیره ای را سرنگون می کند...
برای پاک کردن سوابق جنایی خود، لوپین باید فایل اولترا ویروس را بدزدد...
پس از یک سقوط فاجعهبار در سیارهای ناشناخته، خلبان میلز به سرعت متوجه میشود که روی نسخهای از کرهٔ زمین در ۶۵ میلیون سال پیش گیر افتادهاست. اکنون، تنها با یک شانس برای نجات، میلز و تنها بازمانده دیگر، کوآ، باید در یک نبرد حماسی برای زندهماندن، مسیر خود را در یک زمین ناشناخته مملو از موجودات خطرناک ماقبل تاریخ (از جمله دایناسورها) طی کنند...
یک طوفان زمستانی، پنج دوست را در یک کابین دورافتاده بدون برق و غذای کمی گرفتار میکند، سرگردانی به آرامی سلامت عقل آنها را میگیرد، زیرا هر یک از آنها تسلیم ترس از آلوده شدن یا بد بودن برف میشوند...
این فیلم یک پسر، یک موش کور ، یک روباه و یک اسب را دنبال می کند، آنها دوستی غیرمنتظره ای ایجاد می کنند و با هم در جستجوی خانه پسر هستند....
میکی، مینی و دوستانشان تلاش می کنند تا کریسمس عالی را در کابین برفی خود جشن بگیرند...
آرزوی یک پدر به طرز جادویی یک پسر چوبی را در ایتالیا زنده می کند و به او فرصتی می دهد تا از کودک مراقبت کند...